بابا مهدیت عخش منه
جیگر مامانی اولین باری که تکوناتو حس کردم آخرای سه ماه بودم تو شمال با بابایی جلوی آتیش نشسته بودیم که شما لگد زدی چه حالی داد. لذتی که هیچ وقت تجربش نکرده بودم.
از قرار معلوم باباتو خیلی دوست داری چون هر وقت صداشو میشنوی شروع میکنی به وول خوردن. اونم شمارو خیلی دوست داره همش دل مامانو ناز میکنه و باهات حرف میزنه.
میخوام اینو بدونی که بابات خیلی توی این دوران هوامو داشت و اصلا اذیتم نکرد.
اینم بدون که من عاشقانه دوستش دارم...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی